در دنیایی که معیارهای زیبایی بیش از هر زمان دیگری با بدنهای لاغر و اندامهای ایده آل تعریف میشود، عجله برای کاهش وزن بدون زحمت به وسوسهای فراگیر تبدیل شده است. فضای مجازی، سلبریتی ها، اینفلوئنسرها و حتی برخی پزشکان غیرمتعهد، تصویری رؤیایی از «لاغری سریع» میسازند. قرصهای لاغری با وعده هایی، چون «بدون رژیم و ورزش» یا «کاهش وزن ۱۰ کیلویی در یک ماه»، وارد سبد مصرف بسیاری از جوانان، به ویژه بانوان شدهاند. این استقبال گسترده، نشانهای از تغییر سبک زندگی نیست، بلکه هشداردهنده رواج یک توهم خطرناک است.
صنعت کاهش وزن، یکی از تجارتهای سودآور جهان است. شرکتهای تولیدکننده قرصهای لاغری، از طریق تبلیغات هدفمند در شبکههای اجتماعی و وب سایتهای زیبایی، احساس ناکافی بودن را به افراد القا میکنند. جمله هایی، چون «بدنت را دوست داشته باش»، هم زمان با ارائه «محصول معجزه گر»، عملا فرد را در تله مصرف گرایی میاندازد. درواقع، ترس از چاقی و طرد اجتماعی، به سرمایهای برای فروش بیشتر بدل شده و اخلاق حرفهای را قربانی سودآوری کرده است.
بسیاری از قرصهای لاغری، حتی آنهایی که به عنوان «گیاهی» معرفی میشوند، حاوی ترکیبات محرکی مانند سِبوترامین، افدرین، کافئین بالا یا مواد ادرارآور و ملین هستند. مصرف این ترکیبات میتواند به عوارضی همچون تپش قلب، فشار خون بالا، اختلالات خواب، اضطراب، ریزش مو، نارسایی کبد و کلیه و در موارد شدید، به مرگ منجر شود. نبود نظارت کافی بر تولید و توزیع این محصولات، مخصوصا در بازارهای آنلاین، زمینه را برای جولان محصولات تقلبی و قاچاق فراهم کرده است.
برخلاف تصور عمومی، بسیاری از مصرف کنندگان قرصهای لاغری، نه تنها دچار بهبود پایدار نمیشوند، بلکه وارد چرخهای بیمارگونه از افزایش و کاهش وزن میشوند. بدن پس از مدتی دربرابر ترکیبات قرصها مقاوم میشود و فرد برای حفظ وزن یا کاهش وزن بیشتر، مجبور به افزایش دز مصرفی میشود. این وابستگی با آسیب به سلامت روان همراه است؛ اضطراب، وسواس درباره وزن، کاهش اعتمادبه نفس و حتی افسردگی. درواقع، راهی که برای زیبایی آغاز میشود، میتواند به زشتی درونی ختم شود.
رواج مصرف بی رویه قرصهای لاغری، نشان دهنده خلأ جدی در نظام سلامت، آموزش و نظارت است. متأسفانه در بسیاری از مواقع، خانواده ها، مدارس و رسانه ها، آموزش صحیحی درباره تغذیه، تصویر بدنی و شیوههای اصولی کاهش وزن ارائه نمیدهند. ازسوی دیگر، نظارت کافی بر عرضه داروهای غیرمجاز، چه در داروخانهها و چه در فضای مجازی، صورت نمیگیرد و درحالی که باید این مسئله به عنوان یک معضل بهداشتی اجتماعی جدی گرفته شود، برخوردها بیشتر نمادین و مقطعی است.
مشکل اصلی در مصرف قرصهای لاغری، تنها در خطرات فیزیکی آنها نیست، بلکه در فرهنگی ریشه دارد که سلامت را با لاغری یکی میداند. رسانهها و جامعه، با تحسین افراطی افراد لاغر و طرد افراد دارای اضافه وزن، زمینهای برای شکل گیری اختلالات روانی ایجاد میکنند. تا زمانی که معیار زیبایی، عددی روی ترازو باشد، مصرف قرصهای لاغری ادامه خواهد داشت. باید این نگاه را تغییر داد و به جای لاغری به عنوان هدف، «سبک زندگی سالم» را ارزش گذاری کرد.
برای مقابله با این پدیده، راهکار صرفا ممنوعیت نیست، بلکه باید در چند سطح اقدام شود: آموزش در مدارس و رسانهها برای ترویج درک واقع گرایانه از بدن و سلامتی. شفاف سازی عملکرد و عوارض داروها توسط نهادهای بهداشتی.
کنترل شدیدتر واردات، تبلیغات و فروش آنلاین قرصهای لاغری. مشاوره رایگان تغذیه و روان شناسی در مراکز درمانی برای افرادی که از تصویر بدنی خود رنج میبرند. الگوسازی رسانهای از افراد با اندامهای متنوع و سالم برای شکستن تصویر قالبی بدن ایده آل.
قرصهای لاغری، شاید درظاهر راهی میان بر برای رسیدن به «بدن رؤیایی» باشند، اما در واقعیت، پلی هستند به سوی نابودی آرام جسم و روان. راه حل کاهش وزن، نه در بلعیدن کپسولهای رنگارنگ، بلکه در اصلاح سبک زندگی، تغذیه متعادل، تحرک منظم و پذیرش خود است. جامعه سالم، جامعهای نیست که همه افراد آن لاغر باشند، بلکه جامعهای است که انسانها در آن از بدن خود مراقبت میکنند، نه با ترس، بلکه با آگاهی و عشق.